تیم ملی والیبال ایران در حال حاضر بهترین و با تجربه ترین دوران را در سطح جهانی می گذراند و با داشتن چند بازیکن کلیدی در کنار بازیکنان جوان خود همواره تیم های بزرگ دنیای والیبال را به زانو در آورده است.
بعد از حواشی که در لهستان بین فرهاد ظریف و سرمربی تیم بوجود آمد و باعث شد تا لیبروی باتجربه تیم بلافاصله اردوی تیم ملی را ترک و به ایران برگردد، در مسابقه های بعدی با نیم نگاهی به عملکرد لیبروی های دوم و سوم موتجه خواهید شد که تیم ملی عملا بخش مهمی از توان دریافت های خود را از دست داده است. اگر سعید معروف را در پست پاسوری به عنوان موتور تیم ملی معرفی کنیم دومین نام از تشکیل مثلث تیم ملی بدون شک سیدمحمد موسوی می باشد که با دفاع های متعدد و اسپک های سرعتی خود امان تیم های بزرگ دنیا را بریده است، اما ضلع سوم این مثلث قدرت تیم ملی در سالهای اخیر می توان فرهاد قائمی را به عنوان بهترین دریافت کننده و توپ رسان برای پاسور تیم معرفی کنیم، فرهاد قائمی که به غیر از دریافت های کم نظیر خود در ایران می توان وی را بهترین پایپ زن ایران معرفی کرد که متاسفانه این توانایی وی کمتر مورد استفاده قرار گرفته است.
بعد از عدم حضور فرهاد ظریف لیبروی با تجربه تیم در اردوی تیم ملی از سوی دیگر در مسابقه های بعدی به میزبانی تهران، فرهاد قائمی بازیکنی که با دریافت های کم نقص خود همواره کار پاسور را آسان می کرد عملا نیمکت نشین شد. کاری با اینکه چه کسی یا کسانی تشخیص دادند که میلاد عبادی پور و مجتبی میرزاجانپور دو بازیکن جوان تیم ملی در ترکیب اصلی تیم ملی قرار بگیرند و فرهاد قائمی بهترین دریافت کننده تیم روی نیمکت باشد، نداریم اما کاملا واضح بود که این دو بازیکن جوان در دریافت های اول ضعف های بزرگی دارند و در کنار آنها حضور مرندی لیبروی نه چندان مطمئن تیم باعث شد که شکاف بزرگی در دریافت های تیم بوجود آید. با حضور بازیکنان کم تجربه در ترکیب اصلی تیم و نبود فرهاد ظریف ، نیمکت نشینی فرهاد قائمی یکی از بهترین دریافت کننده های لیگ جهانی سال گذشته را عملا یک خود زنی برای تیم ملی می توان توصیف کرد. ضعف دریافت تیم ملی با توجه به ترکیب جدید تیم ملی در دو مسابقه مقابل آمریکا کمتر به چشم خورد چرا که آمریکایی ها با توجه به شرایط خاص میزبانی سالن آزادی نتوانستند سرویس های عادی خود را بزنند و هضم کردن سرو صدای ورزشگاه تجربه جدیدی برای آنها بود. اما لهستانی ها با شناسایی ضعف های دریافت تیم ملی ایران با کسب چهار امتیاز و یک برد شیرین از دو مسابقه تهران نشان دادند که تیم فرصت طلبی هستند. جالب اینکه در هر دو مسابقه مقابل لهستان اشتباهات مکرر میلاد عبادی پور در دریافت ها و اسپک هایش باعث تعویض این بازیکن نمی شد و معلوم نیست چه اصراری به حضور مداوم این بازیکن کم تجربه در داخل میدان بود. پاس های جانبدارانه سعید معروف در داخل میدان یکی از موارد قابل محسوس در دیدار های خانگی تیم ملی بود که مقابل لهستان کاملا تفکرات اشتباه کاپیتان تیم ملی نمایان شد. صحنه اشاره سعید معروف به تعویض یکی از بازیکنان داخل میدان به کواچ سرمربی تیم ملی شاید یکی از بحث برانگیز ترین صحنه های پیش آمده در مسابقات امسال تیم ملی باشد، تعویض آن بازیکن بلافاصله توسط کواچ نشان داد که سعید معروف تا چه حدی می تواند در انتخاب بازیکنان ترکیب اصلی تیم ملی نقش داشته باشد. نیمکت نشینی امیر غفور و عدم حضور میکائیل تاجر یکی از بهترین های لیگ برتر سال 93 و اردو های اخیر تیم ملی از دیگر موارد بحث برانگیز تیم ملی در پست قطر پاسور می باشد که اگر امیر غفور مصدوم است چرا میدان به بازیکنان آمده تر داده نمی شود و اگر در آمادگی به سر می برد چرا فرصت میدان به او داده نمی شود. کادر فنی تیم ملی از اشتباهات مسابقه اول مقابل لهستان در تهران باید درس می گرفت اما با تکرار همان ترکیب اشتباه باعث شد تا یک پیروزی سه امتیازی به تیم قدرتمند و فرصت طلب لهستان تقدیم کند. به هر حال تیم ملی بهترین فرصت برای صعود به مرحله نهایی لیگ جهانی را از دست داده اما متاسفانه در کمتر رسانه ای به ضعف های بزرگ تیم ملی اشاره می شود تا در مسابقات آتی در سال جاری ضعف ها پوشش و اشتباهات تکرار نشود. باید قبول کنیم که تیم ملی والیبال ایران در چند سال اخیر با اینکه تیم های بزرگ دنیا را شکست داده اما در هیچ مسابقات سطح جهانی به روی سکو نرفته است. با توجه به این نسل از بازیکنان والیبال که از دوران ریاست آقای یزدانی خرم می باشد برای رسیدن به قله های دنیای والیبال راه دوری نیست اما نیاز به تفکر حرفه ای و تزریق آن به تیم ملی می باشد که این امر نیاز به کادر فنی قوی دارد که ما در دوران حضور ولاسکو شاهد بالاترین سطح تفکر والیبال در تیم ملی والیبال ایران بودیم. |